مسیرهای شغلیابی
یافتن شغل چگونه امکانپذیر است؟ مسیرها و کانالهای جستجوی شغل کدامند و جویندگان کار اطلاعات لازم برای استخدامشدن را از کجا کسب میکنند؟ یک امکان این است که متقاضیان کار از کانالهای رسمی مانند دفاتر کاریابی، سایتهای کارجویی و آگهیهای استخدام از فرصتهای شغلی، اطلاع کسب میکنند و متقاضی آن میشوند. امکان دیگر این است که جویندگان شغل از طریق شبکه روابط اجتماعی خود(دوستان، آشنایان نزدیک و دور) مشغول کار میشوند. «از زمانی که اولین مطالعات توسط ریس(۱۹۶۶) و گرانووتر(۱۹۷۳) آغاز شد ما میدانیم که مجموعه روابطی که بین استخدامکنندگان و استخدامشوندگان وجود دارد یا از طریق روابط است یا کانالهای رسمی. چندین جامعهشناس و اقتصاددان بر نقشی که توسط دفترهای کاریابی انجام میگیرد تأکید کردهاند از جمله چیزی که ناتالی چاواک(۲۰۱۱) واسطهها[۱] میخواند. نقشِ «واسطههای استخدام» توسط یک مکانیزم ساده انتقال اطلاعات محدود نشده است، بلکه آنها قادرند که فرایند استخدام سنتی را تغییر دهند و حتی فراتر از آن ممکن است به فرایند تبعیضآمیز و نابرابر بازار نیز با این نحوه استخدام کمک کنند. اگرچه در دوران رکود اقتصادی کانالهای متفاوت شغلیابی مانند؛ تبلیغات شغلی، بنگاههای خصوصی و عمومی استخدام، یک مکالمه معمولی با یک دوست یا عضو خانواده که پیشرفت اقتصادی داشته است، اغلب به عنوان راههای کسب شغل استفاده میشود. بخش عمده ادبیات اقتصادی چهار گروه از کانالهای جستجو را از یکدیگر متمایز میکند: کانال بازرگانی[۲] که دربردارنده ابتکارات شخصی برای تماس مستقیم با استخدامکنندگان یا پاسخ به یک تبلیغ شغلی است، کانال شبکهای[۳] که شامل کمک خواستن از والدین، بستگان و دوستان و حتی همکلاسیها است، کانال واسطهای[۴] که اطلاعات را از سازمانها و بنگاههای عمومی و خصوصی جمعآوری میکند و رقابت که شامل رقابتهای استخدامی میشود» (قریری، ۲۰۱۳). اما بهطورکلی گرانووتر و تحلیلگران نظریه شبکه مسیرهای جستجوی شغل را به دو دسته ۱) مسیرهای رسمی و ۲) مسیر غیررسمی(روابط اجتماعی) تقسیمبندی میکنند. جستجوی شغل از مسیرهای رسمی
مراکز کاریابی با هدف کاهش هزینه مبادله ناشی از استخدام نیروی کار برای بنگاه و کاهش هزینه کاریابی برای جویندگان کار تاسیس شدهاند. بهعبارتی هدف اصلی مراکز کاریابی واسطهگری شغلی است به اینمعنا که بهعنوان حلقه واسط بین عرضه و تقاضای نیروی کار عمل میکنند به گونهای که کارگر شغل مورد نیاز و کارفرما نیروی کار مدنظر خود را به دست میآورد. علاوهبراین مراکز کاریابی با در اختیار قرار دادن اطلاعات به جویندگان کار و کارفرمایان موجب کارآمدی اقتصاد و بازار کار میشوند. مراکز کاریابی از اوایل سالهای قرن بیستم به تدریج شکل گرفتهاند اما بعد از جنگ جهانی دوم شکلگیری و ایجاد مراکز کاریابی با شدت بیشتری انجام شده است. در دهه ۱۹۵۰ در اکثر کشورهای صنعتی مراکز کاریابی فعالیت داشتهاند. بعد از جنگ جهانی دوم تا اواخر دهه ۱۹۷۰ رشد اقتصادی همراه با ایجاد شغل نوعی امنیت اجتماعی را در اکثر کشورهای اروپایی ایجاد کرد اما بعد از آن کشورهای صنعتی با نرخهای بیکاری فزاینده و شدت یافتن بیکاری جوانان و همچنین وجود نیروی کار فاقد مهارت مازاد مواجه شدند. چنین مسائلی باعث شد دولتها به فکر راهحل برای معضل بیکاری باشند. در مواجهه با چنین مسئلهای دولتها مراکز کاریابی را توسعه بخشیدند و اقداماتی صورت گرفت تا این مراکز بتوانند به شکل سنجیدهتر و مؤثرتری مشکل بیکاری را کاهش دهند(باصری، ۱۳۸۲).
همانگونه که بیان شد مراکز کاریابی به عنوان واسطه هماهنگ کننده عمل میکنند که نیروهای فعال در بازار کار را بههم نزدیک میکنند. درواقع مراکز کاریابی تقاضاکنندگان نیروی کار(بنگاه) و عرضهکنندگان نیروی کار(خانوار) را به هم میرسانند و هزینه جستجو را از طریق صرفهجویی در وقت، انرژی و هزینه برای دو طرف کاهش میدهند. پس کاریابی به طور معناداری با موفقیت شغلی مرتبط است (ساکس[۵] و آشفورت [۶]۱۹۹۹، کانفر[۷] و همکاران، ۲۰۰۱). مراکز کاریابی به همان طریقی عمل میکنند که نظریه عرضه و تقاضا در بازار کار به کار گرفته میشود. مراکز کاریابی نیروی کار را با مشاغل خالی هماهنگ میکند. بهعنوان مثال، یک جوشکار بیکار با فرصت شغلی خالی در صنعت فولاد به خوبی جور میشود، مرکز کاریابی این عرضه و تقاضا را به هم متصل میکنند و در قبال این اتصال و اطلاعاتی که باعث به هم رسیدن ایندو میشود، حقالزحمه دریافت میکنند. این مراکز با ارائه خدمات انتشار اطلاعات شغلی و فرصتهای خوداشتغالی میتوانند حجم وسیعی از جویندگان کار را جذب کنند. ارتباط نزدیک با کارفرمایان و اتحادیههای صنفی نه فقط تعداد شغلهای خالی گزارش شده را افزایش میدهد بلکه شریک مهمی در برنامهریزی و توسعه پرسنلی کارفرمایان به حساب میآیند (شولتز و کلمر[۸]، ۱۳۸۳).
در کشورهای صنعتی تحقیقاتی در خصوص مراکز کاریابی انجام شده است. سنسیر و بوتونات[۹] (۲۰۰۰) عملکرد مراکز کاریابی را مورد بررسی قرار دادهاند. مطالعه آنها در مورد کاریابیهای کشورهای فرانسه، هلند و انگلستان است. مراکز کاریابی این سه کشور در حوزههای مختلفی مانند جستجوی شغل، آموزش و بیمه بیکاری فعال هستند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در این کشورها دولت بیکاری را به عنوان پدیدهای موقت تلقی کرده که از ناهماهنگی بین فرد جویای کار و کارفرما ایجاد شدهاست. این وضعیت را از طریق مراکز کاریابی میتوان برطرف کرد. به هرترتیب از طریق این مراکز میتوان عملکرد بازار کار را بهبود بخشید.
مبانی مراکز کاریابی، نظریه جستجو نامیده میشود که «توسط اقتصادانان کلاسیک برای درک این موضوع توسعه یافته است که چرا کارگران بیکار میشوند»(فارمر، ۱۳۹۲: ۱۰۶). در حقیقت نظریه جستجو برگرفته از این ایده اقتصادانان کلاسیک است که بازار آزاد به خوبی کار میکند و کارگران باید در جستوجوی شغل باشند. برایناساس بیکاری غیرارادی اصلاً وجود ندارد و هر کارگری انتخاب میکند که در دستمزد بازار چه مقدار میخواهد کار کند. سؤال اینجا است که کارگران چگونه شغل پیدا میکنند؟ از منظر نوکلاسیکهای اقتصادی این مسئله به زمان و تلاشی که توسط کارگران و بنگاهها برای پیدا کردن هم صرف میشود، برمیگردد. پس از نظر نوکلاسیکها با اصلاًح رفتار جستجوی شغلی، بازار کار متعادل میشود. بیکاری همان جستجوی شغل است لذا با رفع اطلاعات ناقص بیکاری رفع میشود(متوسلیزاده و دهمرده، ۱۳۸۵).
فارمر[۱۰](۱۳۹۲: ۱۱۰-۱۰۹) این دیدگاه را به تفصیل بیان میکند. شغل باید همانند هر کالای دیگری از ورودیها تولید شود مانند خودرویی که از سرمایه و نیروی کار تولید میشود، شغل هم از زمان جستجوی صرف شده توسط بنگاه و کارگر برای یافتن همدیگر تولید میشود. توصیف فیزیکی این فرایند، تکنولوژی جستوجو[۱۱] نامیده میشود. اگر چه تکنولوژی تولید و تکنولوژی جستوجو شبیه هم هستند (نمودار زیر) اما ورودیهای تکنولوژی جستوجو مثل نیروی کار و سرمایه نیستند. آنها متضادند چرا که هر یک از آنها کالایی است که در مورد آن یک بخش از بازار، اطلاعات بیشتری از بخش دیگر دارد.
نمودار اول فرایند تولید کالا را به تصویر میکشد که ورودیها عبارتند از: سرمایه و نیروی کار. کارگران ماشینها را به کار میبرند و به ارزش مواد خام میافزایند. محصول، کالایی است مانند خودرو یا رایانه یا کنسرو لوبیا. نمودار دوم فرایند تولید شغل را به تصویر میکشد که ورودیها عبارتند از: زمان جستوجوی کارگر بیکار و زمان جست و جوی استخدام کننده در بخش پرسنلی بنگاه. استخدام کنندگان، کارگران را بر اساس تقاضای آنها ردهبندی میکنند و آنهایی را که برای مشاغل خالی مناسب هستند، برمیگزینند. محصول هم عبارت است از هماهنگی میان کارگر و موقعیت شغلی.
تکنولوژی جستوجو در مراکز کاریابی عینیت مییابد. بهعبارتی مراکز کاریابی بر مبنای تکنولوژی جستوجو تشکیل میشود. خلاصه اینکه مراکز کاریابی برای پیوند میان بنگاهها که خواهان به خدمت گرفتن نیروی کار هستند و کارگران که متقاضی فروش نیروی کار خود هستند وارد عمل میشوند. مراکز کاریابی فرایند جستوجوی نیروی کار و بنگاه برای یافتن همدیگر کوتاه میکنند(نوذری و کریمی، ۱۳۹۶). جستجوی شغل از طریق شبکههای اجتماعی(کانالهای غیررسمی)
بسیاری از افراد اطلاعات شغلی را نه از مسیرهای رسمی مانند کاریابیها بلکه از روابط اجتماعی با دیگران به دست میآورند. روابط اجتماعی با دیگران منبع اطلاعاتی مهمی در تخصیص فرصتها است (اُزگین و بارون[۱۲]، ۲۰۰۷). ایندو نفر به اثرگذاری مربیها، شبکههای غیررسمی صنعت و نشستهای تخصصی در تشخیص فرصتهای شغلی تأکید کردهاند. بهعبارتی منشأ بسیاری از فرصتها در رابطههای اجتماعی، همکاران، دوستان و اعضای خانواده است(سینق[۱۳]، ۱۹۹۸). برایناساس گروهی از افراد با استفاده از روابط اجتماعی از فرصتهای شغلی اطلاع پیدا میکنند و مشغول بهکار میشوند. گستردگی روابط اجتماعی منبع اطلاعاتی مهمی برای یافتن فرصتها است. «شبکه روابط اجتماعی منابع ارزشمندی شامل منابع مالی، فیزیکی، نیروی کار، اطلاعات و ... را به ارمغان میآورد و همچنین سرمایههای اجتماعی برای اعضاء ایجاد میکند که به آنها اعتبار میبخشد»(نهائیت و گشال[۱۴]، ۱۹۹۸ به نقل از الیاسی و همکاران، ۱۳۹۰). نظریهپردازان شبکه از جمله گرانووتر، ولمن، لین و بارت به اهمیت شبکه روابط اجتماعی در یافتن فرصتها و اطلاعات ارزشمند زندگی تأکید بسیاری دارند و مطالعات گستردهای انجام دادهاند. گرانووتر اهمیت شبکههای اجتماعی را در تحلیل مسائل اقتصادی روشن کرد. وی در سه اثر مشهور خود: قدرت روابط ضعیف (۱۹۷۳) یافتن شغل(۱۹۷۴) کنش اقتصادی و ساخت اجتماعی: مسئله حک شدگی(۱۹۸۵) به تحلیل سازوکارهای اجتماعی که بر مباحث اقتصادی اثرگذار است میپردازد. گرانووتر در کتاب یافتن شغل کارآمدی روابط اجتماعی را در بازار کار بررسی کرد. او این پژوهش را با پرسشی ساده شروع کرد: جویندگان کار اطلاعات لازم برای استخدمشان را از کجا کسب میکنند؟ امکانی این است که آنها از طریق آگهی رسمی از مکانهای شغلی مطلع میشوند امکان دیگر این است که آنها از طریق افراد دیگر از جایگاههای شغلی کسب اطلاع میکنند و متقاضی شغل مربوطه میشوند. گرانووتر بازار کار افرادی را بررسی کرد که در چند سال گذشته در سمتهای مدیریتی، شغلهای تخصصی و فنی مشغول به کار شده بودند. گرانووتر درصدد یافتن پاسخ به این پرسش بود که آنها شغلهایشان را چگونه پیدا کردهاند؟ دادههای جمعآوری شده با کمال تعجب نشان داد که بیش از نیمی از پاسخگویان جایگاه شغلیشان را از طریق ارتباطهای شبکهای شخصی به دست آوردهاند و این نشان میدهد که روابط شخصی برای یافتن شغل نقش بسیار مهمی دارد(بِکرت، ۱۳۹۴: ۳۹۴). گرانووتر به هرگونه پیوندهای اجتماعی الگودار علاقهمند است ولی میان این پیوندها تمایز قائل میشود و آنها را به دو دسته پیوندهای نیرومند و سست تقسیم میکند. پیوندهای نیرومند میان آدمهایی برقرار میشود که روابط نزدیک با یکدگیر دارند و پیوسته در ارتباط با یکدیگر بهسر میبرند. پیوند آدمها با دوستان نزدیکشان نمونه این پیوند است اما پیوندهای سست به پیوندهایی اطلاق میشود که میان آدمها و کسانی برقرار میشود که روابط نزدیک و دائمی با یکدیگر ندارند مانند پیوند آدمها با آشنایان دورشان. گرانووتر نقش ارتباطات غیررسمی در دستیابی به فرصتهای شغلی را مطالعه کرد و بهاین نتیجه رسید که پیوندهای ضعیف نقش موثرتری را نسبت به پیوندهای قوی در خصوص اشتغال ایفا میکند. گرانووتر(۱۹۷۳: ۲۰۲) معتقد است پیوندهای سست(ضعیف) در مقایسه با پیوندهای قوی در انتقال اطلاعات بهویژه در حوزه شغلیابی قابلیت بیشتری دارد و شناسایی فرصتهای شغلی در زمان لازم را ممکن میسازد و هر چقدر پیوند ارتباطی فرد سستتر باشد نوع کاری که فرد پیدا میکند بهتر است.
پرسش گرانووتر این بود: چرا قابلیتهای ضعیف برای یافتن شغل بیش از ارتباطهای قوی اهمیت دارد؟ پاسخ را میتوان در ساختار شبکه یافت. افراد در ارتباطهای قوی به ظاهر یکدیگر را خوب میشناسند، علایق مشابه دارند، زمان زیادی با یکدیگر گذراندهاند و به اصطلاح، با هم باندی را میسازند. کسانی که به یکدیگر نزدیک هستند عمدتأ اطلاعات مشابهی دارند که برای هر یک از اعضای گروه و بهتبع آن برای شغل تازه حاوی چیز تازهای نیست. بر خلاف این، افرادی که انسان با آنها فقط کمی وقت میگذراند، آنها را کم میشناسد و در محافل شغلی دیگر رفت و آمد دارد به اطلاعاتی دسترسی دارد که واقعأ نو هستند. بنابراین هر چه ارتباط کنشگر ضعیف باشد ارتباطهای غیرمستقیم او بیشتر است و از طریق این ارتباطها بهتر میتواند به اطلاعاتی دسترسی داشته باشد که حاوی افکاری با منشأ کاملا متفاوت هستند(بِکرت، ۱۳۹۴: ۱۳۹۵).
برت[۱۵](۱۹۹۲) از دیگر نظریهپردازان شبکه، موضوع شکاف ساختاری را مطرح کرده است. شکاف ساختاری به مثابه عدم برقرار کردن ارتباط زائد تعریف میشود. مثلأ ارتباط در بخشهای مختلف یک سازمان که مستقل از هم کار میکنند اما اگر کنشگری در موقعیتی باشد که میتواند با بخشهای مختلف سازمان ارتباط داشته باشد از جایگاه بهتری برخوردار میشود. «منظور از جایگاه بهتر دسترسی به اطلاعات تازه است. کنشگر اطلاعات با ارزش بیشتری از سایر بخشها میگیرد و اطلاعات او بیشتر از اطلاعات سایر افراد است به همین دلیل در موقعیت بهتری قرار میگیرد»(برت، ۱۹۹۲: ۱۳). بر ایناساس ارتباط با بخشهای گوناگون و روابط اجتماعی مختلف سبب افزایش اطلاعات فرد و افزایش امکانها و فرصتهای بیشتری میشود. بنابراین برای دستیابی به فرصتهای اشتغال اهمیت بهسزایی دارد که چه کسانی را میشناسید. براساس استدلال نظریهپردازان شبکه، تنوع و گستردگی شبکه اجتماعی افراد و پیوندهای آنان است که امکان شغلی برای افراد ایجاد میکند نه تلاشها و مهارتهای آنان. رونالد بارت نشان میدهد که چگونه کاربرد ماهرانه مفاهیم حفرههای ساختاری و تقابل پیوندهای قوی و ضعیف میتواند به ما در فهم توانایی عاملان در شکل دادن روابط مبتنی بر اعتماد با آشنایان جدید و نتیجتاً سودبردن از موقعیتهای شغلی بالقوه کمک کند.
گرانووتر درباره تفاوت پیوندهای قوی و ضعیف مینویسد «بهتر است بگویم که پیوندهای قوی هم ارزش خود را دارند. پیوندهای ضعیف برای افراد، فراتر از چرخه اجتماعی موجودِ در دسترسِ خودشان، دسترسی به اطلاعات را ممکن میسازد، اما پیوندهای قوی محرکِ قویتری برای مساعدت و کمکرسانی هستند و بهآسانی در دسترس هستند. من اعتقاد دارم که این دو واقعیت، به خوبی نقش منحصربهفردِ پیوندهای قوی را توضیح میدهند. استفاده افراد از پیوندهای ضعیف یا قوی برای اهداف متفاوت نه تنها بستگی به تعداد پیوندهایی که آنان در سطوح مختلف دارند، دارد، بلکه بستگی به کارایی پیوندها در سطوح مختلف قدرتمندی دارد»( گرانووتر، ۲۰۹:۱۹۷۳). «من به این مورد پی بردم که آنهایی که از پیوندهای قوی برای تصاحب شغل استفاده میکنند، احتمال بیشتری دارد که یک دوره زمانی بیکاری را میان دو شغل(زمان از دست دادن شغل و تلاش برای پیدا کردن شغل) طی کنند تا افرادی که از پیوندهای ضعیف برای تصاحب شغل استفاده میکنند» (گرانووتر، ۵۴:۱۹۷۴). «آنهایی که به صورت فوری نیاز به یافتن یک شغل دارند، از پیوندهای قوی خود استفاده میکنند چراکه این پیوندها تمایل بیشتری برای کمک به فرد دارند و در دسترستر هستند، اگرچه که این پیوندها میزان محدودی از اطلاعات را فراهم میکنند» (گرانووتر، ۲۱۱:۱۹۸۳). تعدادی از مطالعات نشان داد که افراد فقیر تکیه بیشتری بر پیوندهای قوی دارند تا سایر افراد. این استفاده فراگیر از پیوندهای قوی توسط افراد فقیر و درمانده، پاسخی است به فشارهای اقتصادی (گرانووتر، ۲۱۲:۱۹۸۳). اگر احتمال بیکاری در نظامی پائین باشد، افراد عقلانی تمام وقت خود را صرف پیوندهای ضعیف میکنند و چنین موقعیتی شرایط تعادلِ «کارایی پارتو» را به وجود خواهد آورد؛ هنگامی که احتمال بیکاری در یک نظام بالاست، ازسوی دیگر تنها شرط پایدار تعادل آن خواهد بود که پیوندهای قوی حفظ شود اگرچه که چنین تعادلی [که نتیجه حفظ پیوندهای قوی است] شرایط کارایی پارتو را به وجود نخواهد آورد (گرانووتر، ۲۱۲:۱۹۸۳). گروهی که بر اساس پیوندهای قوی استخدام شدند «به سازمانهای کمتری متصل شده و عضویت افراد هم در همان چند سازمان متمرکز شده بود که در واقع یک شبکه متراکم را تشکیل داد... از سوی دیگر گروههایی براساس پیوندهای ضعیف شکل گرفته بود به سازمانهای بیشتری متصل شده بودند که پیوندهای افراد با آن سازمانها آزادانهتر و رهاتر بود و عضویت افراد در این سازمانها پراکندهتر بود. گروهی که پیوند قوی داشت نهایتاً ناموفق بود، درحالیکه سه گروه از چهار گروه[که پیوندشان ضعیف بود] توانستند به بسیاری از اهداف خود برسند (گرانووتر، ۲۲۵:۱۹۸۳). نتیجهگیری، اهمیت شبکه سازی در یافتن شغل در بحث هدایت شغلی دانشجویان تأکید بر اهمیت شبکهسازی مهم است. دانشجویان در فضای دانشگاه این امکان را دارند که شبکه روابط اجتماعی خود را توسعه دهند. شبکه روابط اجتماعی نه تنها در موضوع شغلیابی بلکه در سایر مسائل اقتصادی نیز اهمیت دارد. برنامههای متعددی در دانشگاه برگزار میشود دانشجویان با حضور در این برنامهها علاوه بر کسب دانش و اطلاعات میتوانند روابط گستردهتری پیدا کنند. بهعنوان مثال، در دانشگاهها رویدادهای کارآفرینی، استارتاپی، برنامههای مهارتی و نمایشگاه کار اجرا میشود که نقش مهمی در هدایت شغلی دانشجویان دارد. کارشناسان و مشاوران هدایت شغلی میتوانند دانشجویان را به حضور در این برنامهها تشویق کنند.